«مفتون امینی» با لغتنامه ترکی شعر نگفته است
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۶۴۳۷۸
مراسم یادبود مفتون امینی، امروز (پنجشنبه، هفدهم آذرماه) در موسسه خیریه رعد، با حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، محمد شمس لنگرودی، ضیاء موحد، کامیار عابدی، فرهاد عابدینی، ابوالقاسم ایرانی، اسدالله امرایی، حسن صفدری، علیاصغر شعر دوست، مهدی مظفری ساوجی، علیرضا بهنام، عبدالرحمن فرقانی، محمود سهیلی، سعید موغانلی و اعضای انجمنهای ادبی آذربایجانی ساحر، صابر و سایت ادبی ایشیق برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسدالله امرایی که اجرای برنامه را برعهده داشت، با بیان اینکه مفتون را از دوره نوجوانی و شعرخوانی «شبهای گوته» میشناسد، گفت: این آشنایی و دوستی تا زمان درگذشت او ادامه داشت. البته باید این نکته را در نظر بگیریم که شاعر و نویسنده هیچگاه نمیمیرد؛ تا زمانی که آثارش خوانده میشود و بر سر زبانهاست، زنده است.
مهدی مظفری ساوجی نیز در سخنانی کوتاه به خلق و خوی خاص مفتون امینی و انزوای خودخواستهاش اشاره کرد و درباره مراحل نوشتن یکی از کتابهایش «گفتوگو با مفتون امینی» سخن گفت.
او سپس بخشهایی از فایل صوتی گفتوگو با مفتون را برای حاضران پخش کرد.
ضیاء موحد: مفتون ارتباط خاصی با کلمه داشت
ضیاء موحد، شاعر و منطقدان نیز در سخنانی با اشاره به نحوه آشناییاش با مفتون، اظهار کرد: مفتون ارتباط خاصی با کلمه داشت، کلمه برایش شیء بود، آن را لمس میکرد، آن را بو میکرد.
او سپس گفت: مفتون دقتهایی در شعر داشت که آدم تعجب میکرد؛ یک بار نکاتی را درباره شعر احمد شاملو گفت که واقعا عجیب بود. به او گفتم اینها را به شاملو هم گفتهای؟ گفت: به شاملو گفتم و او هم گفت: «اینها را به من نگو زیرا نمیتوانم شعر بگویم، بگذار به صرافت طبع کارم را بکنم.»
ضیاء موحد سپس با خوانش شعر «کارسینوما»ی مفتون گفت: در این شعر میتوانید نوع برخورد مفتون با زبان را ببینید، شعرهایش را بخوانید و لذت ببرید.
کتابهای مفتون دوره کامل شعر ایران است
در ادامه مراسم، محمد شمس لنگرودی با بیان اینکه کتابهای مفتون دوره کامل شعر ایران است، گفت: او از غزل شروع کرد و به شعر سپید رسید. او گونههای مختلف شعر را تجربه کرد. جوانگرایی در شعر از ویژگیهای جذاب شعر مفتون امینی بود. او تعصبی نداشت و طنز او جالب بود و رندی خاصی داشت که برایم جذاب بود.
او با بیان اینکه مفتون از شاعران نیمایی مطرح بود، شعرهای نیمایی «توسن» و «کوه سهند» مفتون امینی را خواند.
به گفته شمس لنگرودی، در سالهایی که شعر نیمایی در اوج بود، این شعرها، از شعرهای معروف آن زمان بود. باید قدردان مفتون باشیم.
کامیار عابدی، منقد ادبی در ادامه مراسم اظهار کرد: مفتون انرژی خود را در چند بخش تقسیم کرده بود؛ یکی درس حقوق، مطالعه ادبیات ایران و جهان، زبانآموزی ( به آموختن زبانهای دیگر علاقه داشت) و بازی شطرنج. او در دوره جوانی شطرنج باز قهاری بود. از میان اینها فقط قسمت زبان آموزی کمتر میشود، بازی شطرنج را حذف میکند و به تدریج به سمت ادبیات و حقوق میرود، شغل خود را در زمینه حقوق انتخاب و ذوق شعری خود را در گذر سالیان پالودهتر و پیراستهتر میکند.
او با بیان اینکه مفتون یک گرایش دوگانه میانه سنت و نوآوری داشته است، ادامه داد: مفتون از سال 1333 و رفتن شهریار به تبریز با او آشنایی و دوستی پیدا میکند، شهریار نیمه سنتی مفتون را پوشش میدهد. اما در همین سالها، در سفرهایش به تهران با شاعران نیمایی و نوسنتگرایان اعتدالی مانند مشیری و اخوان و شاملو آشنایی پیدا میکند و به دیدار نیما هم میرود. در این دوره مفتون با دو گروه دوستی دارد که نشانگر تمایل ادبی و تمایل خردمندانهای است که در وجودش هست. مفتون یک بخش آرمانگرا دارد که از طریق دوستی با افرادی چون غلامحسین ساعدی، صمد بهرنگی و جلالآل احمد به مسیر آرمانگرایی میافتد و با برخی دانشوارانه آن دوره منوچهر مرتضوی ارتباط پیدا میکند. به تدریج کفه نوگرایی امینی قویتر شده و به یک شاعر نیمایی سرشناس و متمایز در آن دوره تبدیل میشود.
عابدی خاطرنشان کرد: مفتون نسبت به همنسلان خود قدری دیرتر به شعر نیمایی رسید اما زمانی که رسید به سرعت جای خود را تثبیت کرد. مفتون با صبر و حوصله و خردمندی خاصی دوره آرمانگرایی که معمولا از آن به عنوان دوره ایدئولوژیزدگی یعنی آمیخته شدن شعر با سیاست یاد میشود و دهه ۷۰ که دوره ایدئولوژیگریزی و آمیختن شعر با معنازدایی است، از سرگذرانده و در همین دوره است که از اقلیم شعر نیمایی به طرف شعر سپید کوچ میکند.
فصل مشترک مفتون با بیژن جلالی
او با اشاره به حضور طنز در شعرهای مفتون، گفت: یک جور نگاه فلسفی و تأملات روزانه در شعر او وجود دارد که در این قسمت فصل مشترکی با بیژن جلالی پیدا میکند. تأملاتش، شعر او را به نوعی به فلسفهاندیشی در معنای حکمت نزدیک میکند، همچنانکه دکتر براهنی فقید از مفتون به عنوان «حکمت سینه»(حکمتی که بر اساس زندگی ایجاد میشد) یاد میکند.
عابدی خاطرنشان کرد: مفتون شاعر توصیف بود اما همیشه از توصیف استفاده نمیکرد. گهگاه از ایجاز هم استفاده میکرد. در شعرهای سپیدش این حالت، یعنی رفت و آمد میان توصیف و ایجاز آشکار است اما در شعرهای قدیمترین علاوه بر توصیف، استفاده از تمثیل در شعر مفتون خیلی نمود دارد. به نظر میرسید مفتون علاقه داشت حکایتی را که در ذهن خود دارد، بپروراند و آن حکایت را برجسته کند و پیام خود را برساند.
موقعیت شعری مفتون شبیه حافظ بود
او تصریح کرد: یکی دیگر از ویژگیهای مفتون امینی این بود که از نظر موقعیت شعری بیشتر به حافظ نزدیک بود تا مولانا؛ شعر مولانا حالت انفجاری دارد و از نظر شعرگویی بسیاری از شاعران نمیتوانند، چنین وضعیتی را تحمل کنند. حافظ شاعری است که با خردمندی ذوق خود را هدایت میکند. این که مفتون امینی در دهه ۸۰ وسواس خود را کنار گذاشته و یادداشتهای خود را راجعبه حافظ منتشر میکند، به نظر حاصل روح و زبان و ذهن و ساختار حافظانه مفتون بوده که به آن اعتقاد داشته است.
این منتقد ادبی با بیان اینکه مفتون انواع شعر را تجربه کرده است، گفت: بسیاری از شاعران چنینی موقعیتهایی را نمیتوانند تحمل کنند زیرا پرداختن به انواع شعر موجب تشتت و تناقض شدید در روح و ذهن و زبان شاعران شده و تداخل ژانرها ایجاد میشود. مفتون امینی به هیچ وجه به تناقض و تشتت نمیرسید و مرزهای میان این ژانر و سبکها را بسیار خوب و با دقت رعایت میکرد.
عابدی خاطرنشان کرد: یکی از ویژگیهای مفتون این بود که توان بحث فنی در حوزه شعر معاصر، مخصوصا سپید، را داشت. یعنی ظرافتهای داشت که از نظر ساختار شعری بحث کند و استدلالهایی بیاورد.
او در پایان گفت: مفتون امینی یکی از شاعران توانمند و سرشناس نوگرای ما بود که عمر با برکت داشت و انصافا خیلی خوب کار کرد. او به کلام وفادار بود و کلام خود را برتر از هر چیزی میدانست. شاعر باید احترام کلام را نگه دارد و مفتون امینی نسبت به کلام حالت تقدس داشت و یکبار نشان داد شعرهایش را با چند رنگ مختلف مینوشت.
آیتی در ادب آداب
بهاءالدین خرمشاهی که امکان حضور در مراسم را نداشت، پیامی ارسال کرد که مهدی مظفری ساوجی این پیام را به این شرح خواند: «در ادب آداب آیتی بود. حضرت مفتون استادی بزرگ در فروتنی و جلوه نفروشی و انساندوستی و ایران دوستی بود. در خود مطرح نکردن و حتی شعر نخواندن همتای پاکیزهزیست دیگری به نام بیژن جلالی داشت.
سابقه ارادت من به ایشان و شعرشان، حدود شصت سال و سابقه دوستی مان بیش از ۴۰ سال بود و هست. او از اندک شمار همزیستان روحی من بود. امروزه فقط کمحرفی و خود مطرح نکردن و خلوت گزیدهای بینیاز از تماشا بودن، برابر است با حکیم بودن.
دایرهالمعارف تشیع که در درازنای ۴۰ سال و در شانزده جلد به پایان رسید، روزهای دوشنبه دیدار آزاد داشت که به طنز آن را یوم العلما مینامیدیم. مفتون امینی از پاهای ثابت این دیدار های راحت و روان وبیتکلف بود و به گمانم مفتون که حدود ۱۰ سال اغلب پیوسته و گاه گسسته ماه مهرافزای آن جمع جور بود، حتی یک بار هم شعر نخواند. بنده از روی علاقه به شعر، به ویژه شعر پاکیزه و بسطول و تفصیل او و چه میزبان بودن با مهر و ارادت و احترام از ایشان دعوت میکردم شعر یا شعرهای بخواند که لبخند مودبانهای میزد و میگفت: «خیلی ممنون شاید انشاالله در آینده.» سپس پنهان از جمع نفس راحتی میکشید مخصوصا که آینده را هیچکس ندیده است و اصلا آینده وجود ندارد و وقتی رخ مینماید که به حال تبدیل شده باشد. من هم به احترام رسم و عادت ایشان شعری نمیخواندم.
همیشه بهار بود و حالش همواره یکدست بود. هیجان، پرحرفی و خرافی و فراز و نشیب نداشت. در ادب آداب آیتی بود. تحمیل و تکلف به کمترین اندازه در وجودش راه نداشت و قول طنز آمیز یکی از دوستان در این دوستی چهل ساله آمد و رفت تلفنی داشتیم و علاقه من به حضرتش اجاره نمیداد که فاصله تلفنهایم بیشاز سیچهل روز شود. من بیشتر تلفن میزدم تا ایشان، این را جزو ادب و شرمش میگذاشتم. بحثی به راه نمیانداخت اما در بحث به راه افتاده شرکت میکرد. در خاطرهگویی افراط نمیکرد. بلکه از حد وسط هم کمتر میپرداخت. »
او در ادامه شعری را که خرمشاهی برای مفتون گفته و مفتون هم در پاسخ به او شعری گفته بود برای حاضران خواند.
حسین ریاضی، مدیر مسئول مجله آذری هم درباره شعرهای آذری مفتون صحبت کرد.
آرای حقوقی مفتون با زبان فارسی
او با اشاره با آشناییاش با مفتون امینی از طریق پدرش حسن ریاضی، سردبیر فقید مجله آذری و بزرگداشت و رونماییای که مجله آذری برای دفتر «آجی چای» مفتون گرفته بود، گفت: آذربایجان از فرزند خلف خود در قدر و توان خود، قدردانی کرد.
ریاضی خاطرنشان کرد: مفتون یکی از قضات خوشنام ایران بود. در شهرهای تهران، تبریز و مراغه به شغل قضاوت پرداخت. به خاطر تحصیلاتم آرای ایشان را مطالعه کردهام. متنهای حقوقی معمولا متنهای عربی و خشک است اما مفتون متنها به زیبایی نوشته بود و تا جایی ممکن از کلمات فارسی استفاده کرده بود. زمانی که متن ها را میخواندید، انگار شعر و داستان میخوانید. یاد فرزند خلف آذربایجان و ایران گرامی باد.
شعرهای ترکی مفتون ضعیف نبود
مرتضی مجدفر هم در سخنانی به آشناییاش با شعر مفتون پرداخت و گفت: آقای ساوجی گفتند، مفتون آدم منزویای بود اما معتقدم مفتون قلق داشت و اگر قلقش را میشناختید متوجه میشدید که مفتون آدم منزویای نبود.
او سپس به دیدارهایی با مفتون در مجله آذری اشاره کرد و گفت: او گاه ۶ ساعت و با حوصله تمام، همه شعرهایی را که به مجله میآمد میخواند، البته با این شرط به دفتر میآمد که من نمیآیم من را بیاورید و برگردانید. مفتون اهل شکلات و شیرینی بود و همسرش به خاطر بیماری قندش، مانع او میشد. در ایام نمایشگاه که به غرفه میآمد، یواشکی میگفت «بونون باشین قاطین، بیرایکیدنه شیرینی ییم» ( او را مشغولش کنید، من یکی دوتا شیرینی بخورم). اهل شوخی بود.
مجدفر در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: برخلاف اینکه برخی که معتقدند شعرهای ترکی مفتون، شعرهای قویای نیست، معتقدم شعرهای مفتون شعرهای جاری و ماندگاری است، زیرا او با لغتنامه شعر نمیگوید، اینکه بخواهددو لغت ترکی استانبولی و ترکی جمهوری آذربایجان بیاورد بلکه از زبان ساری و جاری مردمان تبریز و ارومیه و زنجان را بهره میگرفت. در حیات شاعر، شعرش به ضربالمثل تبدیل شود، مهم است. باید در بزرگداشت شعر فارسی و ترکی مفتون تلاش کنیم.
۵۷۵۷
کد خبر 1704639منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: شعر شاعر ادبیات ادبیات ایران مفتون امینی ضیاء موحد مجله آذری متن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۶۴۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکلیفنامه شهرداری تهران برای پارکهای پایتخت چه میگوید؟
سریال «کاشت ساختمان در پارکهای تهران»، آخرهفته گذشته به قسمت دوم خود رسید و بعد از ماجرای «برنامه ساخت مسجد در پارک قیطریه»، این بار «دیوارهای آهنی آبی-سفید مخصوص کارگاه ساختمانی در پارک لاله» اکران شده؛ این سریال که به خاطر نقش منتقدان شهرداری، پرمخاطب شده، به دلیل «صدای ناقص» آنها و «غفلت از متن»، ادامه دار خواهد بود.
گزارش «دنیایاقتصاد» از وضعیت پارکهای شهری تهران حاکی است، طی ماههای اخیر «یکی از انواع مواجهههای شهرداری با این محیط حساس پایتخت»، زیر ذره بین گروهی از کارشناسان شهری قرار گرفته است.
شهرداری به عنوان «همه کاره پارکهای شهری» از بابت «مسوولیت صفر تا صدی» که برای این بخش از داراییهای تهران دارد، دست به نقشه کشی برای ساخت وساز در تعدادی از پارکها زده است.
در شبکههای اجتماعی، اما برخی افراد و برخی کارشناسان، این حرکت مدیریت شهری را زیرسوال برده اند، بدون اینکه «علت سوال» را برای ناظران، شهروندان و طیف حساس به موضوع، مطرح کنند.
عملکرد شهرداری در پارکهای شهری را با دو خط کش «مقررات مصوب بالادست شهرداری تهران» و «اقدامات متعارف و منطقی شهرداریهای کاردرست در سایر شهرهای کشور و شهرهای موفق جهان از منظر رعایت کامل حقوق شهروندان» میتوان چک کرد.
طرح تفصیلی تهران، مصوب سال ۹۱، «کتابچه مشق شهرداری» برای هر نوع تصمیمگیری ساختمانی و صدور مجوز ساختوساز در اراضی عمومی و خصوصی پایتخت محسوب میشود بهطوری که در صفحه ۲۰ این کتابچه، برای «زمینهای واقع در پهنه حفاظت سبز (G) که پارکهای شهری نیز جزو همین پهنه محسوب میشود»، احداث بنای مجاز در پارکها را به «دفتر اداری پارک، نگهبانی پارک، سرویس بهداشتی و خدمات پذیرایی و غذایی» محدود کرده است. در ادامه همین «خط قرمز» ترسیم شده برای شهرداری در پارکهای شهری تهران، در یکی دیگر از صفحات طرح تفصیلی، «هر نوع ساختوساز در این چارچوب مجاز در پارک ها، منوط به تصویب طرح آن در کمیسیون ماده ۵ شده است.»
به این ترتیب، «نقطه کور» سریال ساختمانی در پارکهای تهران که منتقدان آن را نمیبینند، «خط قرمز طرح تفصیلی» و صراحت لهجه این تکلیف نامه برای «منع و مجازها در پارکهای شهری» است.
از نگاه این کتابچه مشق شهرداری، «ساخت بنای فرهنگی یا هر نوع کاربری غیر از آنچه در پهنه (G) قید شده» ممنوع است و برای مجازها نیز «مصوبه کمیسیون ماده ۵» لازم است. اما آنچه عرف شهری میگوید، از این هم صریحتر است. در پارکهای شهری بر اساس آنچه نیاز شهروندان است، باید فضای سبز، تجهیزات تفریحی و گردشگری و مبلمان شهری، لوازم بازی و تجهیزات ورزشی، به شکل نامحدود، نصب و احداث شود.
اما طی همه سالهای گذشته، ساختمانهایی از یک تا دو طبقه در پارکهای معروف، بزرگ و کوچک شهر تهران با اسامیهای مختلف از مدیریتی تا نگهبانی و فرهنگسرا و... شکل گرفته است که عوارض آنها به شکل «ورود خودرو» به پارک به عنوان «گاف شهری»، باعث مزاحمت شهروندان هنگام تفریح و گذران اوقات فراغت شده است.
پارک پردیسان، پارک سعادت آباد و حتی پارک لاله، نمونههایی از این دست هستند. به این ترتیب، «ایرادات موجود در پارک ها، به مراتب فراتر از سریال اخیر» است.
طرح تفصیلی تهران میگوید، در پارکهای شهری، کل بنای ساختمانی ساختمانهای مجاز، باید حداکثر معادل ۳درصد مساحت پارک باشد. آیا این «خط قرمز» نیز طی این سالها، ملاک عمل بوده و رعایت شده است؟
به نظر میرسد، «چندگانگی نهادهای ناظر و بالادست شهرداری»، عاملی برای این مدل اداره پایتخت طی سنوات گذشته و اکنون شده است.
شهرداریها از یک سو باید «مصوبات شورای عالی شهرسازی که زیرنظر وزارت مسکن سالهای گذشته و وزارت راه و شهرسازی فعلی است» را رعایت کنند. اما از سوی دیگر، سازمان شهرداریها از وزارت کشور نیز نهاد بالادست شهرداری هاست و اتفاقا، چون که بخشی از منابع مالی شهرداری توسط همین سازمان، سالانه پرداخت میشود، به نظر میرسد «حرف شنوی شهرداران» از وزارت کشور بیشتر از وزارتخانه دیگر است.
در این میان، شورای شهر هم نهاد ناظر و مرجع تصویب مقررات و ضوابط برای شهرداری هاست و کمیسیون ماده ۵ با ترکیب یکسری وزرا نیز نهاد دیگر؛ این آشفته بازار «ترکیب چندمنظوره مدیریت شهری»، مسیر دورزدن طرحهای تفصیلی و جوابگو نبودن را به وجود آورده است.
نباید موجبات عدمآسایش فراهم شودعلی نوذرپور، کارشناس مدیریت شهری و شهردار سابق منطقه ۲۲ تهران، تاکید کرد: اقدامات مدیریت شهری نباید به گونهای باشد که موجبات عدمآسایش شهروندان فراهم شود. به گفته وی، در طرحهای شهری تهران از قبیل طرح جامع و طرح تفصیلی پایتخت، ضوابط مربوط به هر پهنه و از آن مهمتر سهم هر کدام از سرانهها به تفکیک مشخص است. از آن جمله سرانههای سبز، مذهبی، فرهنگی، درمانی و... مشخص و تفکیک شده است، مکان یابی شده و لکههای مربوط به آنها به صورت جداگانه معین است. ورود هر کدام از سرانههای غیرمرتبط با کاربریهای مربوط به فضای سبز و گذران اوقات فراغت به پارک ها، اساسا ربطی به این محیطهای سبز شهری ندارد.
به گفته وی هر اقدامی در هر کدام از این پهنهها وسرانهها باید متناسب با ماهیت این سرانه ها، جانماییها و ضوابط خاص آنها صورت بگیرد. نوذرپور افزود: پارکهای شهری بسته به مقیاس و جانمایی صورت گرفته برای آنها انواع مختلفی اعم از پارکهای محلی، ناحیه ای، منطقه ای، شهری و فرا شهری دارد؛ بسته به وسعت و جانمایی و انواع آنها، خدمات مربوط و مرتبط با موضوع گذران اوقات فراغت در پارکها از تامین ضرورتهای اولیه مانند سرویسهای بهداشتی تا تاسیسات بیشتر و وسیع تر، متفاوت است. اما آنچه مسلم است اینکه همه این خدمات حول محور گذران اوقات فراغت است و اختلاط سایر سرانهها در خدمات مرتبط با پارکهای شهری، اساسا هیچ موضوعیتی ندارد. طرحهای جامع و تفصیلی نیز این سرانهها را به تفکیک مشخص کرده است. شهردار سابق منطقه ۲۲ تهران، یک معضل مهم در ارتباط با پارکها وفضای سبز تفریحی پایتخت را خلأ مطالعاتی در مورد آنها عنوان کرد و افزود: حتی بسیاری از پارکهای فراشهری و بزرگمقیاس که بعضا مساحت برخی از آنها به اندازه یک منطقه شهر تهران است، مطالعات اختصاصی ندارد. در حالی که در مورد این پارکها باید هر اقدامی بر مبنای مطالعات و برنامه ریزیهای مختص همان پارک انجام شود. در صورتی که این نوع پارکهای شهری و فراشهری مطالعات کارشناسی مختص خود داشته باشند که حد و حدود و انواع مجاز برای ساختوساز در آنها متناسب با کاربری پارکها تعریف شده باشد هیچ فردی نمیتواند از ضوابط مختص آن پارک، تخطی کند.
نوذرپور با بیان اینکه در طرحهای جامع و شهری عملا خطوط مشخص است، اما ممکن است برخی از جزئیات ذکر نشده باشد، تاکید کرد: نکته مهم این است که اساسا پارک برای گذران اوقات فراغت است و اگر خدماتی در آن مستقر میشود، علاوه بر اینکه باید بر مبنای مطالعات و برنامه ریزیهای کارشناسی باشد در وهله اول باید برای پاسخ به نیاز شهروندان به فضای سبز شهری برای گذران اوقات فراغت ایجاد شده باشد؛ بنابراین هر اقدامی که باعث شود تعاریف مجزا و بیارتباط با موضوع پارک در این فضاهای سبز شهری وارد شود، موجب اختلال در آسایش افراد، بر هم زدن نظامات شهرسازی و بروز اقدامات غیرقابل دفاعی خواهد شد که در نهایت زمینه را برای تخلف فراهم میکند. بهویژه آنکه تهران با معضل کمبود سرانه فضای سبز نیز روبهرو است. براساس آمارها سرانه فضای سبز تهران چیزی حدود ۱۶ تا ۱۶ و نیم مترمربع است؛ در حالی که براساس طرح جامع شهر تهران این میزان باید ۲۵ مترمربع باشد. در واقع در شرایطی که به ازای هر فرد حدود ۹ مترمربع کمبود سرانه فضای سبز وجود دارد، هر نوع اقدام برای کاهش این فضا به واسطه ساختوساز در پارکها مردود است. او افزود: مدیریت شهری تهران باید به این موضوع توجه داشته باشد که همه عرصههای شهری بهخصوص عرصههای بزرگ، نیازمند مطالعات مربوط به همان عرصه است؛ این مطالعات باید به برنامه ریزیهای دقیقی منجر شود که هرگونه اقدام بر مبنای آن انجام شود.
برای پارکها ضابطه وجود داردسهراب مشهودی، صاحبنظر حوزه شهرسازی و رئیس گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور، نیز در پاسخ به این سوال که آیا ضوابط مشخصی برای نوع ساختوسازها و خدماتی که میتواند در پارکها مستقر شود، وجود دارد یا خیر، به دنیای اقتصاد گفت: برای پارکها ضابطه وجود دارد و در طرحهای جامع وتفصیلی حد مجاز ساختوساز در پارکها تعیین شده است. در ضوابط طرح تفصیلی یکپارچه تهران در پارکهای شهری G۱۱۱، حداکثر ۳درصد میتواند به کاربریهای نگهبانی، سرویس بهداشتی، خدمات پذیرایی و غذایی و حداکثر دوطبقه یعنی کمتر از ۸ متر ارتفاع، اختصاص یابد. در پارکهای محلهای هم حداکثر ۷درصد برای نگهبانی، تاسیسات نگهداری و بهداشتی مجاز است. وی افزود: بنابراین موضوع پارکها و نوع خدمات مستقر در آنها چندان بی ضابطه هم نیست و آنچه در این میان هم براساس طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران و هم براساس ماهیت پارکها میتواند و باید در پارکها مستقر شود حول موضوع گذران اوقات فراغت و ملزومات آن است. به عنوان مثال، بسته به وسعت و مکان و نوع پارک ها، تاسیسات وخدماتی که مربوط به موضوع گذران اوقات فراغت شهروندان در یک فضای سبز شهری است، امکان ایجاد و استقرار دارد و استقرار سایر کاربریها وسرانهها در پارکها موضوعیتی ندارد.
قلمروی سبز حرمت داردمصطفی بهزادفر، استاد معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت نیز با اشاره به اینکه پارک به عنوان قلمرو سبز همگانی برای استفاده همگان است، گفت: هر اقدامی در این پهنههای سبز شهری باید براساس مطالعات دقیق وضوابط قانونی صورت گیرد.
وی با این حال به سه خلأ مهم در این زمینه اشاره کرد و گفت: در بسیاری موارد نبود قوانین دقیق و مشخص از یکسو، رهاسازی برخی پروژهها به صورت ناتمام برای چند سال و چند دهه و سپس اقدام برای تعیینتکلیف آنها از سوی دیگر و همچنین برخی از ابهامات قانونی و باز گذاشتن موضوعاتی در ارتباط با ضوابط و جزئیات مربوط به کاربریها و پهنه بندی ها، منجر به اقدامات سلیقهای و اختلاط ناموزون کاربریها وسرانهها با یکدیگر میشود. به گفته بهزاد فر، خطوط و ضوابط کلی ساختوساز در پهنههای مختلف که چند پهنه کلی از جمله پهنه سبز را شامل میشود، در طرحهای شهری مانند طرح جامع وتفصیلی مشخص شده است اما، برخی جزئیات از جمله جزئیات مربوط به ساختوسازها و خدماتی که میتواند در پارکهای شهری بسته به مقیاس و ماهیت آنها مستقر شود، باید مورد به مورد، براساس ویژگیهای هر کدام از این پارکها در طرحهای مطالعاتی قرار گرفته و برای آنها برنامه ریزیهای کارشناسی صورت بگیرد. به گفته وی در برخی از ضوابط اگر چه حد و کاربریهای مجاز به استقرار در پارکها تعیین شده است، اما در انتهای برخی جملات از الفاظی مانند «سایر» و «غیره» استفاده شده است که همین الفاظ زمینه ورود سلایق و برداشتهای شخصی به موضوع پارکها را فراهم میکند. در چنین مواقعی به دلیل سکوت و ابهام قانونی نمیتوان برخی اقدامات را قانونی یا غیرقانونی توصیف کرد.
وی همچنین یک نارسایی دیگر در این زمینه را برخی تبادلها و معاوضههای بین دستگاهی اعلام کرد وگفت: به عنوان مثال مجموعه پارک پردیسان، از ابتدا یک مجموعه سبز متعلق به دولت بود که با هدف ساختوساز در شهر جدید پردیس در اوایل دهه ۶۰، بین دولت و سازمان محیطزیست، مورد معاوضه قرار گرفت. بخش زیادی از ساختوسازهایی که بعدا در پردیسان صورت گرفت براساس مطالعات نبود؛ حتی ساختوسازها در شهر جدید پردیس نیز به سرعت و قبل از تصویب طرح جامع وتفصیلی این شهر جدید آغاز شد. به گفته وی، براساس طرح جامع وتفصیلی، پهنهها میتوانند خدمات همگانی سازگار با کارکرد خود را دربرگیرند، اما خدمات غیرمرتبط نباید به این پهنهها راه یابند.